کارشناسان میگویند چنانچه بخش تغذیه به عنوان یکی از ارکان سلامت بیماران در بیمارستانها نادیده گرفته شده و یا نقش کمرنگی در فرآیند درمان داشته باشد، نه فقط عامل نارضایتی بیماران، که باعث اخلال در روند درمان میشود.
اما آیا خدمات مطلوب تغذیهای در بیمارستانهای دولتی یا خصوصی به بیماران ارائه میشود؟ به عقیده کارشناسان، پاسخ به این سؤال مثبت نیست و این عدم ارائه خدمات مطلوب تغذیهای در درجه نخست، ناشی از کمبود نیروی کار متخصص است.
دکتر مرتضی صفوی- مدیر دفتر بهبود تغذیه وزارت بهداشت- با اشاره به این کمبود میگوید: در حالی که طبق استاندارد، لازم است که بیمارستانها به ازای هر 50تخت بیمارستانی، یک کارشناس تغذیه داشته باشند، به جرات میتوان گفت که هیچ یک از بیمارستانها در حد این استاندارد نیستند.
وی در ادامه، به طرح جدیدی برای اولویتبندی استخدام نیروهای متخصص از سوی دانشگاهها اشاره میکند و اصلاح خدمات مناسب تغذیهای را در گرو تکمیل کادر بیمارستانها با نیروهای کارآزموده در زمینه تغذیه میداند.
کمبود 3 هزار نفری
چندیپیش، فرید نوبخت حقیقی، مدیر گروه تغذیه بالینی وزارت بهداشت، از نیاز بیمارستانهای کشور به 3هزار و 500 کارشناس تغذیه برای بهبود مراقبتهای تغذیهای از بیماران بستری سخن گفت و تاکید کرد: در زمان حاضر، در بیش از 700بیمارستان در کشور، تنها 500 کارشناس تغذیه مشغول به کار هستند.
همچنین 300باب بیمارستان به ویژه در مناطق محروم از وجود کارشناس تغذیه بیبهرهاند و این مسئله افزایش موارد بیماری و وخامت آن، رشد هزینههای درمانی، افزایش عود بیماری و کاهش رضایتمندی بیماران را در پی دارد.
البته او در ادامه تاکید کرد که تلاشهایی از سوی وزارت بهداشت برای تامین ردیفهای لازم از طریق تماس با سازمان مدیریت و برنامهریزی در دست اقدام است تا دانشگاهها، بیمارستانهای تابع خود را بالاخص در نقاط محرومتر به کارشناس تغذیه مجهز کنند.
اما دکتر کیمیاگر، متخصص تغذیه و عضو هیات علمیدانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی، در این زمینه میگوید: متاسفانه بیمارستانها هم به بخش تغذیه اهمیت نمیدهند و بعضا مدیر بیمارستان شخصی است که با مدرکی در حد دیپلم و صرفا بر اساس تجربه بیشتر در این جایگاه قرار گرفته است و به دلیل ردیف شغلی بالاتر، دست کارشناس تغذیه را میبندد و مانع از فعالیت صحیح او میشود.
وظایف تعریف نشده
بهنظر میرسد گذشته از کمبود کارشناسان تغذیه، تعریف جایگاه آنان هم مسئله مهمیاست.
دکتر کیمیاگر این نکته مهم را یاد آور میشود: سرپرستی و نظارت بر تهیه و توزیع بهداشتی غذا، قسمت کوچکی از وظایف یک کارشناس تغذیه است، بلکه او نقش بسیار مهم دیگری دارد که تنظیم و تدوین برنامه غذایی برای بیماران با بیماریهای مختلف است، بنابراین باید همراه با پزشک به بالین بیمار برود.
دکتر کیمیاگر به این نکته هم اشاره میکند که کارشناسی که فقط به رژیم درمانی بپردازد و بر آشپزخانه نظارت نکند، شایستگی احراز مقام مدیریت بخش غذا در بیمارستان را دارا نخواهد بود.
دکتر سیدعلی کشاورز، مدیر گروه تغذیه و بیوشیمیدانشگاه تهران نیز معتقد است: اصولا در تمام دنیا هم کارشناس تغذیه در درمان و پیشگیری از بیماریها نقش تعیینکننده دارد، اگر در حین ویزیت بیمار، پرستار شانه راست پزشک ایستاده است، متخصص تغذیه باید کنار شانه چپ باشد، تا با همراهی او فرآیند درمان تسهیل شود.
او در ادامه یادآور میشود که کارشناس تغذیه، نباید مثل گذشته نقش سرآشپز را داشته باشد بلکه او به عنوان عضوی از تیم درمان محسوب میشود.
کشاورز میگوید: حتی اگر انتظار ایدهآل مبنی بر یک کارشناس تغذیه به ازای هر 50 تخت بیمارستانی رعایت نشود، بلکه به ازای هر 100 تخت هم یک کارشناس تغذیه وجود داشته باشد، پیشرفت بزرگی حاصل میشود. چرا که در حال حاضر غذاهای رژیمی برای بیماریهای مختلف در بیمارستانها نه تنها تنوع ویژهای ندارند بلکه بعضا به دلیل عدم حضور نیروی متخصص در زمینه رژیم درمانی کسی که بیماری قلبی دارد، رژیمیشبیه به بیماری با نارسایی کلیوی برایش در نظر گرفته میشود.
صرفهجویی، کم مصرفکردن نیست
طبق نتایج به دست آمده از بررسیهای مختلف، ارائه خدمات مناسب در زمینه تغذیه باعث کوتاهشدن زمان توقف بیمار در بیمارستان از طریق تسهیل پروسه درمان و کوتاهشدن دوران نقاهت میشود و بهاین ترتیب صرفه اقتصادی چشمگیری برای بیمارستان خواهد داشت.
گذشته از اینکه به هرحال کیفیت پخت و ارائه غذا به بیماران، بخش مهمی از خدمات هتلینگ بیمارستانها را تشکیل میدهد و هرچه این خدمات باکیفیتتر باشند، رضایت بیماران و در نتیجه، احتمال مراجعه مجدد آنان به آن بیمارستان بیشتر میشود.
دکتر کیمیاگر نیز به این صرفه اقتصادی اشاره کرده و میگوید: برخی از بیمارستانها برای صرفهجویی، از استخدام کارشناس تغذیه امتناع میکنند، درحالی که سود حاصل از بخش تغذیه فعال و موثر بسیار بیشتر از حقوق ماهانهای است که یک نیروی متخصص دریافت میکند.
در این میان، دکتر کشاورز هم به یکی از تجارب شخصی خود در زمینه نقش تاثیرگذار کارشناس تغذیه در پروسه درمان اشاره کرده و میگوید: مدتی پیش طرحی را در بیمارستانهای شریعتی و امامخمینی اجرا کردیم که در آن با استفاده از مواد غذایی رایج، برای تغذیه بیماران مبتلا به سرطان دستگاه گوارش رژیم غذایی جدیدی را طرحریزی کردیم. انجام این طرح علاوه بر اینکه سبب شد طول توقف بیماران در بیمارستان از 14 روز به 6 روز کاهش یابد، میزان مرگ و میر را نیز بسیار کاهش داد.
این درحالی است که فرید نوبخت حقیقی- مدیر گروه تغذیه بالینی وزارت بهداشت- میگوید: بیشتر متخصصان تغذیه نیز، هماینک در بخشهای دانشگاهی و تحقیقاتی اشتغال دارند و تعدادی از افرادی که در بیمارستانها کار میکنند فاقد مدرک دانشگاهی مرتبط هستند که در حکم عدم وجود کارشناس تغذیه تلقی میشود.
ضرورت تاسیس دفتر
دکتر کیمیاگر هم جبران اصولی این کمبودها را در گرو آموزش دیدن کارشناسان تغذیه قبل از ورود به بیمارستان ذکر کرده و میگوید: لازم است که وزارت بهداشت کارگاههایی را در زمینه رژیم درمانی قبل از ورود کارشناسان تغذیه به بیمارستانها تدارک ببیند تا این افراد در کنار دانش تئوری، از نظر عملی هم کارآزمودگی لازم را دارا شوند.
وی در ادامه با اعتراض به عدم وجود دفتر رژیم درمانی در وزارت بهداشت و درمان میگوید: وجود دفتری که هم بر صحت کارکرد کارشناسان تغذیه در بیمارستانها نظارت کند و هم در مواقع لازم خدمات مورد نیاز این جمعیت و اطلاعات روز را در اختیار آنها قرار دهد، در وزارت بهداشت ضروری به نظر میرسد.
این در حالی است که مدتی قبل، مدیر گروه تغذیه بالینی در وزارت بهداشت خبر از دورههای بازآموزی تغذیه بالینی و رژیم درمانی در قالب کارگاههای آموزشی در کلیه استانها تا پایان سال 86 داد و البته عملیشدن این طرح را مستلزم تامین منابع مالی لازم ذکر کرد.